وقتی خدا میخواست تو را بسازد،
چه حال خوشی داشت،
چه حوصلهای!
این موها، این چشمها...
خودت میفهمی؟
من همه اینها را دوست دارم...
عباس معروفی
۰ نظر
۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۵۱
وقتی خدا میخواست تو را بسازد،
چه حال خوشی داشت،
چه حوصلهای!
این موها، این چشمها...
خودت میفهمی؟
من همه اینها را دوست دارم...
عباس معروفی
کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه های کتابخانه ای روستایی
گاهی تو را
گاهی مرا
تنها به سبب تشدید دلتنگی هامان
به امانت می بردند...
عباس معروفی