قلب پریش
سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۳ ب.ظ
گفتی به لبم لب نزنی چون رمضانست!
هنگام فروخوردن امیال نهانست
گفتم به فدای قد رعنای تو ای یار،
بیمارم واین روزه برای دگرانست!
گفتی که ببین ما همه مهمان خداییم
اوشاهد این بی شرمی وکفرعیانست
گفتم که خدا ازدل انسان خبرش هست
خود خالق این قلب پریش و نگرانست
گفتی که مسلمانم ودرفکر بهشتش،
این کوشش بیهوده توتاچه زمان است؟
گفتم که به ره مانده لبهای تو هستم
انفاق کن ای یار که هنگام اذان است...
۹۴/۰۴/۳۰