خواجه در ابریشم
پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۰۸ ب.ظ
خواجه در ابریشم و ما در گلیم
عاقبت ای دل همه پا در گلیم
تا در این دنیا توانی شاد باش
چونکه از دنیای دیگر غافلیم
عاقبت ای دل همه پا در گلیم
زاهدا حرص بهشت و عالم فانی چرا؟
حرص از کف دادن تاج سلیمانی چرا
غصه ی گبر و مسیحا و مسلمانی چرا؟
او به هر راهی که ما را می کشاند مایلیم
عاقبت ای دل همه پا در گلیم
زاهدا برخیزو کاری کن که تا مستی کنیم
تا که در گیسوی یار مهربان دستی کنیم
نیستی ها را فدای عالم هستی کنیم
ما خراباتی و مستیم و گرفتار دلیم
عاقبت ای دل همه پا در گلیم
زاهدا اسرار این عالم از آن عالم جداست
کس نمی داند که راه عالم دیگر کجاست
عشق می گوید که عاشق هرکه باشد با خداست
عقل می گوید که عاقل باش و ماهم عاقلیم
عاقبت ای دل همه پا در گلیم
پرواز همای
۹۸/۰۱/۱۵
روز اول که به استاد سپردند مرا.دیگرانرا خرد اموخت مرا مجنون کرد. دل حافظ که بدیدار لبت بیخود بود.چشم جادوی تواش بار دگر افسون کرد...