شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

و گه گاهی
دو خط شعری
که گویای همه چیز است و
خود ناچیز...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کامران رسول زاده» ثبت شده است

اسلحه ات را غلاف کن

و پرچمت را 

بر فراز دهلیزهای قلبم

فرو کن

تو 

پیش از آغاز این جنگ 

مرا 

فتح کرده ای ...


کامران رسول زاده

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۱

دستم را داغ می گذارم

که نبینمت دیگر ،

تو اما هرشب

داغم را تازه می کنی ...


 کامران رسول زاده 

۱ نظر ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۷

دستم به تو نمی رسد،

حتی در شعرهایی

که با دست خودم می نویسم..

پس هم ‏چنان

در ارتفاع دورترین استعاره‌ها بمان!

مباد

که دست کسی به تو برسد...


کامران رسول زاده 

۲ نظر ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۶

چِشم چِشم

دو ابرو

شب سیاه و گیسو

گوش گوش

یه آغوش

کسی که شد فراموش

حالا بکش دو تا دست

رو زخمی که نشه بست

چوب چوب

یه گردن

حلقه ی دار

تو و من ...


کامران رسول زاده 

۰ نظر ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۵
تو می‏ توانستی تاج سرم باشی
که انگار من پادشاه عاشقان جهانم
و تو ملکه ی رشک برانگیزِ شعرها...
چه فایده،
حالا هر دو آدم ‏هایی معمولی هستیم...

کامران رسول زاده
۰ نظر ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۵